۱۳۸۸ مهر ۱۴, سه‌شنبه

پاییز

باد خنکی از لای پنجره به اتاق سرک  میکشد و پرده اتاق را به اهتزاز در می آورد آسمان دلش گرفته و زمین از بارش ساعتی قبل ابر خیس است. یک کلام پاییز است فصل محبوب من. اما در پاییز هم میتوان چشم به بهار داشت. این روزها آدمها زیادی از دیدن آسمان گرفته پاییزی از صدای بارش باران از تنفس آزادی محرومند.باید کاری کرد که دیگر هیچ چشمی به درب بسته یک اتاق تنگ و تاریک نخشکد باید به داد آنها رسید که عزیزانشان را در راه ازادی از دست داده اند باید به درد دل باغچه گوش داد
باد آمد و برد واژه ها را از دفتر  آب دیده ما
دیگر به سکوت شب نپیچید بوی غزل از جریده ما
فریاد سکوتمان بلند است در پچ پچ دیر ساله دهر
اسطوره ضجه های مرگ است تاریخ ستم کشیده ما
زنده یاد شیون فومنی. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر