ساعت حدود 6 صبح است و من نشسته ام به وبگردی. خبرها مثل روزهای قبل است یک سری دروغ میگویند و یکسری که خیلی تعدادشان بیشتر است از این دروغ گویی عصبانیند . این خیل عظیم دلنگران خیلی چیزها هستند و باید باشند چون دنیا وارونه است . چون زور و زر دست ان چند تا ادم بده فیلم است و ادم خوبهای فیلم فقط و فقط همدیگر را دارند و باید همینطور با هم بمانند و نترسند که خدا با جماعت است.این روزها این فیلم منتظر یک اپیزود هیجان برانگیز است. روزها در راهند و من چشم امید به آینده دارم ..
امید دارم روزی بیاید که لبخند میهمان لبان همه آدمها باشد و کسی چشمهای مردم را گریان نخواهد.
.
" دلشان می خواست
مردم را گریان ببینند
گاز اشک اور را ول کردند
خنده آور بود"
عمران صلاحی
امید دارم روزی بیاید که لبخند میهمان لبان همه آدمها باشد و کسی چشمهای مردم را گریان نخواهد.
.
" دلشان می خواست
مردم را گریان ببینند
گاز اشک اور را ول کردند
خنده آور بود"
عمران صلاحی
حالا قسمت های جالبش مونده من مطمئنم این فیلم آخرش خوب تموم می شه و بدهای داستان به سزای اعمال بدشون می رسند و آدمهای خوب به حقشون می رسند ببین بعدا نگو نگفته بودم آخه من اول یه فیلم رو ببینم آخرش رو می تونم بخونم.
پاسخحذف