۱۳۸۸ دی ۳۰, چهارشنبه

یارانه

هر روز صبح که میروم سر کار صفهای طولانی ماشینها جلوی پمپهای گاز مرا می آزارد هرچند که من مجبور نیستم در صف بایستم اما یادم می آید که این مردم روی یکی از بزرگترین ذخایر گازی و نفتی دنیار برای حجم اندکی از آن از ساعاتی از نیمه شب گذشته تا دم دم صبح در صف ایستاده اند.
از طرفی، بر اساس اظهارات یکی از "اساتید" كه اعلام كرد، "خانوارهای دو نفره با مجموع درآمد بالاتر از 260 هزار تومان یارانه نمی گیرند." حساب و کتاب عده ای که دلشان را به وعد و وعید " بعضی ها " خوش کرده بودند حسابی بهم خورد ما که از اول نه چشممان آب میخورد نه نان که از این قائله برای این مردم مظلوم آبی گرم شود اما چه میشد کرد که معدود افرادی دلشان به دزد گیری و یارانه و سهام خوش بود. نمردیم و همه آنها را در حال تحقق!!!! دیدیم.

یکی از اساتید هم دوید وسط حیاط و داد زد خودسریها را نبش قبر نکنید!!! یکی نیست بگوید کی خواسته خودسری را نبش قبر کند مردم میخواهند خودسری را ریشه کن کنند انشاا... .

۱۳۸۸ دی ۲۷, یکشنبه

بچه مرشد

آدم که دچار سرماخوردگی میشود تازه هوس های عجیب و غریب به سرش میزند مثل خوردن غذای چرب در زیر باران ممتد زمستانی! ...و نشستن پشت کامپیوتر و وبلاگ نویسی! با وجود تیر کشیدن ستون فقرات به قوت 8 ریشتر یک خورده بیشتر . گفتم ریشتر یاد بندگان خدا در هائیتی افتادم خدا نصیب هیچ بنده اش نکند! اما زلزله فقط که از نوع لرزانکیش نیست ادم گاهی دچار زلزله زدگی میشود بی انکه زمین بلرزد مثل اینکه ادم یکهو یک مرتبه و تالاپی میشنود قرار است تا سه سال دیگر در این ملک مظلوم یک دانه فقیر هم نماند حتی  یکدانه محض نمونه در موزه! کاری که در سی سال شاید سیصد سال یا سه هزار سال نشد میخواهد سه ساله بشود اما باید یاد آوری کنم سه سال یعنی 365 ضرب در 3 برابر 1095 روز البته اگر بعضی ها باشند که ببینند و اگر جمع و ضرب بلد باشند و اگر بدانند فقر یعنی چه !
البته "بچه مرشد" ایشان یا شاید هم "مرشد" ایشان فرمو دند نوح  مدیریت درست نداشته چون عدالت را رعایت نکرده است خب شاید ایشان چون مدیریت مرشد شان را دیده اند همه را با آن مقایسه میکنند واقعا نوح باید ببیند چطور اینجا عدالت برای مردم رعایت می شود یاد بگیرد راستی اگر نوح نسل بعضی ها را از خطر انقراض نجات نمیداد شاید بهتر بود!
 یک از "اساتید" هم که تا حالا میگرفته و می بسته حالا میگویید من نبودم دستم بود تقصیر استینم بود راستی کسی بیاید ما را روشن کند چی شده که باید بعضی ها بسوزند !

۱۳۸۸ دی ۱۵, سه‌شنبه

تلطیف

مدتی این مثنوی تاخیر شد!
آدم که دور روز به وبلاگش سر نمیزند بکل حس نوشتن از دست میرود و دوباره شروع کردن سخت می شود.
این روزها اینقدر اتفاقات ریز و درشت افتاده که نگو و نپرس! یکیش اینکه یکی از " اساتید " گفت: ما برای تلطیف فضای مطبوعات بعضی از روزنامه ها را بستیم!
با حساب و کتاب ایشان برای تلطیف مدارس باید صبح به صبح چند تا از دانش آموزان فلک شوند و برای تلطیف دانشگاه چند تا از دانشجویان باید بروند اوین و برای تلطیف بیشتر بروند کهریزک! و برای تلطیف جامعه چند تا ماشین پلیس باید از روی چند تا از شهروندان رد شود و برای اطمینان از تلطیف  حداقل دو بار اینکار را برای هر شهروند تکرار نماید! با حساب دو ضرب در دو برابر ده این معادلات تلطیفی کاملا جور در می آید!
جامعه تلطیف شده هم خب البته یک سری راهکار دارد مثال زدنی مثل همین پیامکهای برنامه نود! که مردم سبزش کردند! فکر کنم اگر اینجور پیش برود اقایان باید نود را هم تلطیف کنند!
یکی از اساتید فرمود که ان یکی "استاد" علاقه خاصی به اعدام دارد! البته از حرکات و سکنات استاد دوم پیداست که این علاقه انقدر وافر است که عنان عقل از کف داده و دارد در راه اعدام ظرف پنج روز هر چه از دستش بر می آید میکند!
اما یک نکته اگر اقایان بخواهند مخالفان را بگیرند و ببرند و بیاویزند تا قیام قیامت این مملکت ادم برای گرفتن و بردن و اویختن دارد البته اگر بتوانند!