۱۳۸۸ آذر ۱۳, جمعه

مشکوک

روز آفتابی تعطیل،  آدم را وسوسه میکند از خانه بزند بیرون اما این روز پاییزی تعطیل که آفتاب دلبری میکند نیز نتوانست مرا که هنوز سرما خوردگیم خوب نشده وادارد از خانه بزنم بیرون...! شاید هم وبگردی وسوسه انگیز تر بوده !
هر چقدر آدم توی اینترنت میچرخد بیشتر گیج میشود. مثلا دوشب قبل " بعضی ها" در گفتگوی زنده تلویزیونی اظهار كردند:تولید كشور با 40 درصد ظرفیت كار می كند، ولی "استاد مربوطه" این آمار را دروغ و ساخته و پرداخته عده ای مغرض دانست !
اتوبوس جهانگردی از روی آدم رد بشود بهتر از این است که " استاد" دست چپش  با پشت دست بخواباند دم دهانش!
و همین " بعضی ها" تالاپی فرمودند"سند داریم که آمریکا می‌خواهد جلوی ظهور امام زمان را بگیرد."!! یکی بپرد بالا ترمز دستی ماشین را بکشد فکر کنم اینجوری که گازش را گرفته اند با سر برود تو دیوار!
یکی از"اساتید" هم که انگار خواب تشریف داشتند فرمودند: ما هوایی زدیم مشکوکها زمینی! البته نفرمودند این مشکوکها از جنس چی بودند اصلا بشر بودند یا نه چون من تا حالا فکر میکردم ادمیزاد اسم دارد! از طرفی یکی دیگر از " اساتید یقه اش را به زور چاک کرد که کلی از برادران بسیج شهید شده اند اما هر چی هر کی اصرار کرد اسمشان را بگویند ایشان چون خیلی خجالتی بودند رویشان نشد بگویند شاید هم این برادران که شهید شدند مثل آن عناصر که مشکوک بودند اسم ندارند! چه شباهتی! فکر بد نکنید شهید که مشکوک نمیشود و بالعکس! این وسط تعدادی مادر و پدر میماند که مفت و مسلم روز روشن بچه های نازنینشان را از دست داده اند و این همه " استاد" نتوانسته یا نخواسته اند قاتلینشان را به سزای عمل شان برسانند!
همه ما شنیده ایم اما تکرارش بد نیست: دنیا به کفر میماند اما به ظلم نه!!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر