۱۳۸۸ بهمن ۲۶, دوشنبه

خط فقر

یک روزی روزگاری کتابی  از شل سیلور استاین خوانده بودم به نام دنیای دیوانه دیوانه ! جایی که جای همه چیز عوض شده است نامی زیبنده تر از این نمی تواند داشته باشد! ادم بزند یک بنده خدایی را ناکار کند بعد بشود رئیس امور ایثارگران و مضروب هم به دلیل چند تا فکر و نظر و ایده  برود مدتی آب خنک بخورد!
از طرفی اگر کسی را گرفتند بردند و سر و دستش را شکستند طرف باید ثابت کند که گرفته شده، برده شده است و سر و دستش شکسته شده است. برای اثبات مدعا هم باید شناسنامه یا کارت ملی ضارب یا ضاربین و 6 قطه عکس 4*3 ضاربین را به همراه سند و آدرس محل نگهداری را به نزدیک ترین کلانتری محل ارائه نماید.  
این وسط یار دست راست " بعضی ها" از مشخص کردن خط فقر خودداری کرد و آن را از شهری به شهر دیگر متفاوت دانست. خب ایشان چون خودشان زیر خط فقر هستند خط فقر هفتصد هزار تومنی را نپذیرفتند. " بعضی ها" هم گفته بودند ما کسی را نداریم که به نان شب محتاج باشد اما یادشان رفته بود یار دست راستشان به نان شب مردم محتاج است!
البته این یار دست راستی " بعضی ها" گفتند" اگر کسی روزی یک دلار درآمد داشته باشد ماهانه 120 هزار تومان درامد دارد". ایشان که در عین در زیر خط فقر بودن مرفه با درد هستند بهتر است دریک کلاس ریاضی در سطح ابتدایی ثبت نام کنند تا متوجه شوند ماه 30 روز است و حاصلضرب 30 روز در 1دلار میشود سی دلار در ماه که با قیمت تقریبی هر دلار 1000 تومان میشود سی هزار تومان! در هر ماه.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر